به نظر من «بهترين پوشش براي خارج از منزل،چادر،ميباشد» البته شرعا پوشيدن انواع ديگر پوشش در صورتي كه بدن را كامل بپوشاند و جذب و تنگ نباشد اشكالي ندارد.اما به طور كلي چادر ترجيح دارد.
گرچه معمولا خسته از كار روزانه مي باشند اما سعي دارند تا جو خانه را از مشكلات محيط كارشان به دور نگهدارند. سالهاست كه ما اشياي تجملاتي را به خانه مان راه نداده ايم.زيبايي خوب است اما نبايد خودمان را درگيرزندگي تجملاتي بكنيم.ما در خانه مان دكوراسيون به معناي متداول آن،فرشها و پرده هاي قيمتي،مبلمان و غيره نداريم.
لطفا كمي در مورد زندگيتان، طي دوران قيام اسلامي عليه
شاه صحبت بفرماييد:
آن زمان دوران مشقت باري بود و امتحان الهي بود و من خودم را براي
تمام مشكلات ممكن آماده كرده بودم و
هرگز درباره هيچ چيز لب به شكوه نگشودم. يادم مي آيد كه طي اولين ماههاي بعد از ازدواجمان،يك روز همسرم از من پرسيد:اگر من
دستگير شوم تو چه
احساسي خواهي داشت؟اين سوال غير
منتظره اي بود و من ابتدا خيلي ناراحت و آزرده خاطر شدم،اما ايشان آنقدر درباره درگيري،خطرات و مشكلاتش
و وظيفه همه افراد در اين رابطه صحبت فرمودند كه كاملا مرا قانع كردند.
ايشان اين مطلب را درست همان روزي كه امام خميني(ره) دوباره بازداشت شدند و ايشان را از قم به تهران آورده و سپس به تركيه تبعيد كردند،مطرح نمود.درآن روز آقاي خامنه اي و ديگران در مشهد براي نشان دادن مخالفتشان با اين امر آماده شده بودند و در همين زمان بود كه از من دربرخورد با مساله دستگيريشان سوال كردند.از همان روز من خودم را از لحاظ فكري آماده رويارويي با خطراتي كه در راه مبارزات همسرم پيش خواهد آمد،نمودم.بنابراين،هر وقت ايشان زنداني يا تبعيد ميشدند يا هنگامي كه مجبور بودند پنهاني و مخفي فعاليت نمايند،تمامي مشكلات را با راحتي تحمل ميكردم.بعد ها كه ما فرزندان بيشتري داشتيم و زندگي گاهي اوقات مشكل تر مي شد كه البته خداوند هميشه ما را ياري مي نمود و هرگز نا اميد نشدم.
شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان ياري نموديد؟
فكر مي كنم بزرگترين نقش من حفظ جو آرامش خانه بود.طوري كه ايشان
بتوانند با خيال راحت به كارشان ادامه
دهند.من سعي داشتم تا ايشان را از نگراني در مورد خو و فرزندانم دور نگهدارم.گاهي
اوقات كه براي ملاقات
ايشان به زندان مي رفتم از مشكلاتي كه داشتيم چيزي به ايشان نمي گفتم و در پاسخ به سوالاتشان درباره وضعيت خودم و فرزندان
صرفا خبرهاي خوب مي دادم.براي مثال،طي ملاقاتهايي كه با ايشان در
زندان داشتم يا در نامه هايي كه در دوران تبعيد براي ايشان مي نوشتم هرگز چيزي در مورد بيماري
فرزندان نمي گفتم و نمي نوشتم.
البته من نيز در زمينه هاي مختلف نظير پخش اعلاميه ها،حمل پيام ها،اختفاي اسناد و نظير آن فعاليت داشتم.ولي فكر ميكنم اصلا قابل ذكر نيستند.در آخرين ماههاي مبارزه در رابطه با پيام هاي تلفني امام خميني(ره) از پاريس كار ميكرد من آنها را براي تكثير و توزيع به مراكزي در مشهد و ديگر شهر ها ارسال مي نمودم و اخبار را از مشهد و ديگر شهرهاي خراسان جمع آوري نموده و به پاريس مخابره مي كردم.اما فكر مي كنم مهمترين كار زنان مبارز و آزاده آن زمان ،پشتيباني معنوي،همدردي و راز داري و تحمل مشقات بود.
آيا همسرتان در خانه به شما كمك ميكنند؟
در حال حاظر نه ايشان چنين فرصتي دارند و نه از ايشان چنين انتظاري
داريم.اما يك خصيصه بسيار پسنديده
اي كه ايشان دارند و مي تواند نمونه و سر مشقي براي ديگران باشد اين است كه زماني كه ا يشان در
منزل هستند، اگرچه معمولا خسته از كار روزانه مي باشند اما سعي دارند تا جو خانه را از مشكلات
محيط كارشان به دور نگهدارند.
همسر شما چه انتظاري از شما دارند؟
ايشان بيش از هر چيزي ديگري انتظار دارند كه محيط خانوادگي آرام و شاد
و سالم باشد. لطفا
نظراتتان را در مورد حجاب اسلامي براي خوانندگان ما بفرماييد: به نظر من ((بهترين پوشش براي خارج از منزل،چادر،ميباشد)). البته شرعا
پوشيدن انواع ديگر پوشش در صورتي كه
بدن را كامل بپوشاند و جذب و تنگ نباشد اشكالي ندارد.اما به طور كلي چادر ترجيح
دارد.براي درون خانه كاملا متفاوت است.البته پوشش در هر شرايطي بايد مطابق عفت اسلامي باشد.
سيره زندگاني شما چگونه است؟
سالهاست كه ما اشياي تجملاتي را به خانه مان راه نداده ايم.زيبايي خوب
است اما نبايد خودمان را درگيرزندگي
تجملاتي بكنيم.ما در خانه مان دكوراسيون به معناي متداول آن،فرشها و پرده هاي قيمتي،مبلمان و غيره نداريم. سالها پيش
خودمان را از اين چيزها رها كرده ايم،والدين آقاي خامنه اي در اين رابطه سر
مشق ما بوده اند و مادر ايشان چنين تجملاتي را مورد انتقاد قرار ميدادند و من نيز همين عقيده را دارم. هميشه به فرزندانمان توصيه ميكنم كه آنها هم بايد
در رفتار شخصي شان اين گونه
باشند.زيرا اشياي لوكس غير ضروري ميباشد.
برگرفته از مجله محجوبه كه نشريه اي خانوادگي، فرهنگي و اجتماعي ويژه بانوان به زبان
انگليسي براي
خارج از كشور مي باشد. اين مصاحبه درسال 1372 چاپ شده است و همچنين لازم به ذكر است كه مصاحبه ي
مذكور در ماهنامه خبري و فرهنگي ره آورد دانشگاه هم در سال 1372 منتشر گرديده است
برادرانعزيز اگر ميگوييد منتظر امام زمانيد پس چرا قلبش را به درد ميآوريد؟ منتظر واقعي كه دروغ نميگويد، منتظر واقعي كه تهمت نميزند، منتظر واقعي كه غيبت نميكند، منتظر واقعي همواره در صدد تزكيه نفس و اصلاح درون است منتظر حقيقي همواره آماده است كه حضرت مهدي عليهالسلام ظهور كند تا به يارياش بشتابد. منتظر واقعي هشيار و آگاه از مسائل روز است و كوچكترين انحراف در اين راه را تذكر ميدهد و در صورت لزوم براي حفظ دين شهيد ميشود.
(قسمتي از وصيت نامه شهيد حميد رضا قناعت پيشه)
پروردگارا؛
از تو در خواست مي كنم از هر چيز كه نيرو و تدبير من از آن ناتوان مانده و شوقم به آن نرسيده و به ذهنم خطور نكرده و از دسترس آرزويم دور مانده و بر زبانم جاري نشده بر من ببخشاي و از يقيني كه به بندگان خاصت عطا فرموده اي به من نيز عـطا فـرمـا .